اصلاً دلم نمی خواست بیرون بروم و بیشتر از همه این بود که به دنبال کسی بگردم. اریک پیشنهاد داد که اکنون بسیاری از دختران در یک مرکز خرید بزرگ به خرید می روند و پیکاپ با او موافقت می کند ، بهتر از انجام این کار در خیابان بود. آنها به کافه نگاه کردند و با گیاهخواری در آنجا ملاقات کردند که از تمام معالجه خودداری کرد اما او قبول كرد كه در مورد خودش بگويد. او فقط از سؤالات مربوط به رابطه جنسی سرگرم می شد ، او فکر می کرد که همه چیز به آنها پایان می یابد ، اما او اشتباه کرده است. شروع به فراتر رفتن کرد ، صورتحساب هایی را در مقابل وی روی میز قرار داد و گفت که این ساده ترین شغلی بود که تا به حال در زندگی داشته است. آنها دوربین را از گارد مخفی کردند و هنگامی که او به آنجا رفت ، سوار شد و در یک کافه مشاعره را نشان داد. آنها شش هزار نفر بیشتر دادند و جوجه موافقت کرد که به توالت برود. در یک غرفه بسته شد که قادر به استراحت بود. یک آشنای جدید خم شد و بلافاصله شروع به مکیدن کرد ، خروس بزرگ اریک را در حرامزاده نگه داشت. او را به عقب برگرداند و با دستان خود روی مدفوع سرطان شد. سرش را چرخاند و بلافاصله عضو آزاد دهانش را گرفت. دیمون روی پاهای خود بلند شد دوبله فیلم پورن و دایمان را لمس کرد و مقعد ارائه داد. بعد از اینکه هر دو در الاغ بودند ، شروع به غرق شدن کردند و زیبایی را با اسپرم ریختند.